علامه کرباسچیان

راستی این قسمت عکس که تازه راه انداختم عکسایی که خودم از کره گرفتم براتون از این به بعد بیشتر میذارم.
از این به بعد چند تا داستان از علامه کرباسچیان هم میذارم داستان که نه سخنرانی ولی انقدر شیرینه مثل داستان می مونه!!یه توضیحی هم بدم که علامه کرباسچیان یکی از بانیان ساخت مدرسه ی ما بودند مدرسه ی نیکان.
خوب حالا میذارم حتماًِ حتماً بخونین.

بسم الله الرحمن الرحیم


سلامٌ علیکم، خب حال شریف خُبِسْ؟ احوالتون چه‏طورِس؟، حالتون بهترس، یا احوالتون؟! یقین حالتونم مثل احوالتونه. خوب اومدین مدرسه درس بخونین؛ واسه چى درس بخوانین؟

واسه‏ى این که دیپلم بگیریم، اونوقت بگن آقا دیپلم است. به‏به‏به آفرین، بعدش چى؟ بعد بریم دانشگاه، لیسانس بشیم، به ‏به ‏به آقا لیسانسیه است. ماشاءاللَّه ماشاءاللَّه، چشم نخورى ایشالّا!

همه سال ما در روز اوّل، این صحبت را مى‏کنیم که "هدِف از آمدنِ مدرسه چیه؟"

شش سال است شما آقایان درس خواندید. شاید اگر بعضى‏ها بپرسند که "شما براى چى درس مى‏خوانید؟" نتواند جواب بگوید. مى‏گوید: "همه درس مى‏خوانند من هم درس مى‏خوانم." روز اوّل مهر مگر مى‏شود آدم تو خانه بماند؟ باید به مدرسه برود: دبستان، بعد راهنمایى، به هم دبیرستان، بعد هم دانشگاه، بعد هم شغلى انتخاب کنیم و زن و بچّه‏دار شویم. هدف همینه دیگه، شعرش هم اینه:

مى‏خواهم برم من مدرسه دایه دایه جون، دایه دایه جون، بخونم درس هندسه دایه دایه جون دایه دایه جون.
خوب حالا بفرمایین ببینم هدف از آمدن مدرسه چیست؟ واقعاً ما چرا درس مى‏خونیم؟ هرکى علقِش [ عقلش ] مى‏رسه بگه. اوّل یه خورده فِرکشو بکونین‏[ فکرش را بکنید] یالّا بگین بچّه ‏ها؟ آمدیم براى این که هدفمان را بفهمیم.

شما بى‏هدف که مدرسه نیامدید. اگر از شما بپرسند که چرا مدرسه آمدید چى جواب مى‏دهید؟ ممکن است روز اوّل مهر کیفتان را بردارید و بروید پارک‏شهر؛ یا بروید بلوار کرج؛ آن‏جا راه بروید و قدم بزنید؛ هوا هم آزاد و خوب است.

- آمدیم که علم و تقوا بیاموزیم. در این صورت مى‏توانیم به مردم کمک کنیم، زیرا علم به تنهایى به درد نمى‏خورد، تقوا که نبود روزى چهارصد پانصد تومان از مریض‏ها پول مى‏گیرید.

: روزى چهارصد پانصد تومان از مریضاش پول مى‏گیرد. مریض‏ها چکار کنن بیچاره ‏ها؟ یالّا بگین ببینم بچّه‏ها.

- باید دکتر بشیم از اون‏هایى که دارند بگیریم و به کسانى که ندارند بدیم.

: پول نُخْسَه [نسخه‏] شونم خودمون بدیم! بارک اللَّه. دیگه بگین ببینیم بچّه ‏ها.

- هم براى خودمون و هم براى جامعه، مثلاً اگر یک‏نفر عمله باشد، تا شب که کار کند پانزده‏تومان مى‏گیرد؛ ولى یک مهندس که شش سال در دانشگاه درس خوانده اگر یک ساعت کار کند خیلى بیشتر مى‏گیرد. بنابراین درس‏خواندن هم به نفع خود ما است و هم به نفع جامعه‏مان.

: خوب فایده‏ى آن براى خودمون معلوم شد، ولى چه‏ طور براى جامعه‏مان؟

- ما با این اضافه درآمد مى‏توانیم به افرادى که خرج خود و خانواده‏شان را نمى‏توانند به دست بیاورند، کمک کنیم.

: دیگه، دیگه، خوب شما؟

- مى‏توانیم به بیماران کمک کنیم.

- آمده‏ایم درس بخوانیم تا پیشرفت کنیم و در آینده به جامعه‏مان خدمت کنیم.

: که چه‏طور بشه؟ حالا خدمت کردیم بعدش چى؟

- مثلاً مریضى را معالجه کنیم که او از ما تشکّر کند.

: خوب این هم یک نظرى است که او را معالجه کنیم، بعد بگه متشکّرم! متشکّرم! بعد یه کادو هم بیاره واسه‏مون، بسیار خوب، این‏هم نظر آقا!

پس خلاصه‏ى حرف آقایان این شد که اگر ما درس بخوانیم هم براى خودمان خوبیم و هم براى دیگران. حالا براى خودمان خوبیم یعنى سود بیشترى مى‏بریم؛ پول گیرمون میاد. براى دیگران هم، همه‏اش دور زد روى این مسأله که دکتر مى‏شیم، مریضا رو خوب مى‏کنیم، پس همه مى‏خوان دکترشن همین‏جور دکتر، دکتر، دکتر! خُب اون‏وقت مریضش کیه؟!

نه ببینید آقایون باید یه خورده وسیع‏تر فکر کنین. هرکسى میگه من هدفم اینه که دکتر شم مریض معالجه کنم؛ خدمت به اجتماع کنم ؛ و پول هم در ضمن بیشتر گیرمان بیاد و تشکّر هم از ما بکنن؛ همه‏ش دور مى‏زند روى این مسأله، به این‏ مقدار مطلب تمام نمیشه، باید یک فکر دیگه کرد.

- باید ببینیم در جامعه چه رشته‏اى کم داریم برویم دنبال اون رشته.

: خُب این هم یک نظرى است.

- ما درس مى‏خوانیم تا شاید بتوانیم یک وسیله‏ى راحتى براى مردم اختراع کنیم.

: مثلاً هواپیما اختراع کنیم، یک ساعته از این‏جا بره مشهد. آن‏وقت خوبه دیگه؛ و حال این که اون روزگارى که مردم یک ماه در راه بودند تا برن مشهد از حالا خیلى آرام‏تر و آسوده‏تر و خوش‏تر بودند. آیا این زندگانى ماشینى، راحت‏تر است یا زندگانى روزهایى که این اختراعات نشده بود؟

آقایان در این موضوعى که امروز بحث شد فکر کنید و از پدرها و برادرها هم استفاده کنید که واقعاً هدف یک انسان از تحصیل چیه؟ تا به خواست خدا اگر عمرى بود جلسه‏ى بعد درباره آن صحبت کنیم.

خوب خوندین قشنگ بود نه؟
انصاف بدین.اگر خوشتون اومد بگین تا بازم بذارم البته اگر کسی علاقه داشته باشه خودش میره تو سایت ایشون و میخونه.
من خیلی زود به زود این روزا اپدیت می کنم چون تعطیلیم میدونین که خارج شنبه ویکشنبه تعطیله.ممکنه تا یه چند وقتی دوباره اپدیت نکنم فکر کنم حدود یه هفته شاید هم کردم نمیدونم به قول بچه ها نگین کردم بگین انجام دادم.
پس فعلاً تا بعد

نظرات 4 + ارسال نظر
amir ali یکشنبه 18 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 09:00 ق.ظ http://www.dovnload.tk

سلام
خوبین شما اومده بودی تو سایتم درخواست تبادل لینک کرده بودی خوب من موافقم لینک سایت من رو با آدرس بالا تو سایتت بزاری متشکر می شوم من هم لینک می کنم
آدرس فرعی من www.dodel.blogsky.com هستش که بهش سر زدی اما آدرس اصلی من http://www.dovnload.tk هستش .

سهیل یکشنبه 18 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 10:24 ق.ظ http://loveyou.blogsky.com

سلام مثل همیشه قشنگ و پر معنی . خسته نباشی عزیز

امین شنبه 1 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 12:12 ب.ظ http://aminkorea.blogsky.com/

سلام لینک چی شد

nikan یکشنبه 17 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 02:31 ق.ظ http://nikanschool.blogspot.com/

http://nikanschool.blogspot.com/

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد