سعدی

      دوش مرغی به صبح می نالید                       عقل و صبرم ببرد و طاقت و هوش
      یکی از دوستان مخلص را                          مکر آواز من رسید به کوش
      گفت باور نداشتم که تو را                           بانگ مرغی چنین کند مدهوش
      گفتم این شرط آدمیت نیست                          مرغ تسبیح گوی و من خاموش

حافظ

گفتم ای سلطان خوبان رحم کن بر این غریب


گفتم ای سلطان خوبان رحم کن بر این غریب گفت در دنبال دل ره گم کند مسکین غریب
گفتمش مگذر زمانی گفت معذورم بدار خانه پروردی چه تاب آرد غم چندین غریب
خفته بر سنجاب شاهی نازنینی را چه غم گر ز خار و خاره سازد بستر و بالین غریب
ای که در زنجیر زلفت جای چندین آشناست خوش فتاد آن خال مشکین بر رخ رنگین غریب
می‌نماید عکس می در رنگ روی مه وشت همچو برگ ارغوان بر صفحه نسرین غریب
بس غریب افتاده است آن مور خط گرد رخت گر چه نبود در نگارستان خط مشکین غریب
گفتم ای شام غریبان طره شبرنگ تو در سحرگاهان حذر کن چون بنالد این غریب
گفت حافظ آشنایان در مقام حیرتند دور نبود گر نشیند خسته و مسکین غریب

بالاخره اومدم


سلام
احواله جناب
خیلی وقت بود نبودم.
گفتم بلاگسکای خراب شده رفتم میهن بلاگ دوباره درست شد.
خب بگذریم امروز یه لینک برای دانلود کتاب به انگلیسی میذارم.
برای دانلود اینجا اسمه کتاب هست Happy prince اونجور که من دیدم Hot بود.
همین طور یه چیز دیگه هم میخوام بذارم محشره.
فیلمه Night of the living dead و بهترین های مستربین فقط ممکنه یکم طول بکشه صبر کنید تا یاد از برنامه ی dap استفاده کنید.
تا بعد.